دیکشنری
داستان آبیدیک
خیل تاش
english
1
general
::
fellow soldier
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خیس افزار
خیس خوردن
خیس شدن
خیس کردن
خیساندن
خیسانده
خیش
خیش آتش بر
خیش زدن
خیشتن بین
خیشتن دار
خیط شدن
خیط کردن
خیطی
خیطی بالا آوردن
خیل تاش
خیلی پخش کردن
خیلی خیلی مهم
خیلی دقیق
خیلی دور
خیلی متاسفم
خیلی محرمانه
خیلی مهم
خیلی کم کردن
خیمه
خیمه برپا کردن
خیمه برپاکردن
خیمه زدن
خیمه شب بازی
خیمه گاه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید